قسمت هشتم
خب رسیدیم به سال 1395
روز 20 فروردین
سفری تفریحی به ورزنه
برنامه ای ریختن برن ورزنه
این بهترین شانس عجیب منه
به کوری چشم همه حسودا
این بهترینِ همه عمرم بودا
رفتم به ورزنه چه حس و حالی
هوای خسته دل چه خوبو عالی
وسایلای ورزشی رو دونه دونه
شاد شده این دل من که خونه
قایق سواری که چه کیفی دادش
راه افتادیم دوباره توی جادش
تپه های شنی چه بی نظیر بود
هر کی نرفته عمر اون شده دود
خلاصه بعدش که داره شب میشه
از اونجا رفتیم ما به سمت بیشه
وسط راه دوباره بر بِگَشتیم
رفتیم توی امام زاده نشستیم
خسته بودن توی یه روز عالی
مگه داریم به به چه حسو حالی
قسمت بعدی:27فروردین_آخرین دربی