وصیت نامه
شرمنده چندوقتی دستم بند بود به وبلاگاتون سر نزدم
الانم به سختی اومدم شعرمو بزارمو برم
ان شاءالله فردا میام به وبلاگاتون سر میزنم
مدیونی اگه فکر کنی خرخونی میکنم
من امسال درسو بوسیدم گذاشتم کنار فقط هدف بالا ی14هه
*****************************
در گوشه ای نوشتم،از خون دل وصیت
پس کِی تمام گردد،بر خسته دل مصیبت
در دل هر کس فقط،خدا شاهد زجر است
این قلم رقاصه،عاجز به توصیف دست
حال با حالِ خراب دلم،مینوسم وصیت خود
اثر انگشتم به پای آن،حکم آن شیبه یک بارکُد
آری نوشته ام به ورق،حرف های این حقیرم را
مینویسم تا که پرگردد،عقده در محبت فقیرم را
مینویسم تا که در قلبم،پر شود جای انسان ها
هر کسی به هر سمتی،عقده دارد به دندان ها
کل این زندگی را من،میدهم بهر بوسه از رویش
بوسه از لبان رنگینش،فکر من همیشه در کویش
اما در تمام عمر اینجانب،حسرتش بر دلم مانده
در زمین و در زمان حتی،فاتحه ی من خوانده
خسته دل خسته اما من،رهسپارم به آینده
چشم به راه دیدن یار،عاشقِ همدم بنده
- ۹۵/۰۹/۱۳