نگاهم با نگاهت کرد برخورد
میخوام شعری بگویم نداره ردخور
سه روزه علافیم واسه عروسی
کی میکنه آخه این همه روبوسی
سرو بالا کنی آشنا قطاره
هوا خوبه که انگاری بهاره
بلندگو ها کمی بسیار بودند
همه آدم ها هم رقاص بودند
دلم تنگه واسه شاباش های توپ
یا که چلو کباب و کمی هم سوپ
برا زوج جوون امشب بهشته
آره اینه که رسم سرنوشته
حسن آقا کمی دستی به جیب کن
برای دلخوشی شاباش ردیف کن
آخ دلم تنگه واسه پنجاه هزاری
ردیف کن واسم از این پول قطاری