دفتر خاطرات

خاطرات من در قالب شعر،نوشته و داستان

دفتر خاطرات

خاطرات من در قالب شعر،نوشته و داستان

سلام

به محل درد دل های خسته دل خوش اومدید

اینجا مکانی برا نشر اشعار و نوشته های منه

ممنون که اینجا رو برای بازدید انتخاب کردید


اینستاگرام بنده:amini_originalpage

آخرین مطالب

قسمت سوم سرگذشت من

يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۳۵ ب.ظ

"قسمت سوم"


من تو روز 15 شعبان بار ها مردمو زنده شدم

تا حدی که رفتم زیر ماشین داستان زیر قسمت خوب 15 شعبان هامه


داشتم میدویدم برم وانت سواری که چشتو روز بد نبینه

جوری خوردم زمین که تا 30 ثانیه همه جا سیاه بود


در هیاهو 15 شعبان رسید

در مسیر زندگی پایم پکید

لنگ لنگان بهر وانت میدَوَم

بی خیال از درد پایم میروم

هرچه رفت از حادثه بدتر بگشت

پای من دردان نالان سر به دشت

تازه فهمیدم چه کردم با خودم

حبس شد لحظه ای در کالبدم

این نفس بالا نمیامد همی

فکر کردم که مُردم یکمی

تا که من پایم ببستند با جُلی

تا یک هفته گر بُدویی تو خُلی

با تمام شوق خود خانه نشین

گشتمو من خسته دل روی زمین




(صداشو در نیارید وسطش یه بار قاچقی رفتم فوتبال داغون برگشتم😁)




(قسمت بعدی:20 آبان سال 92)

  • محمد حسین امینی

نظرات  (۳)

خخخخ
آخی خب چرا اونجوری بدویی که اونجوری تر بخوری زمین؟
شعر عالی بود
فوتبالم که...
خخخخخ
پاسخ:
mr30
خخخخخ
عالی بود
پاسخ:
ممنون
خخخ
:)
پاسخ:
:)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی